شما براي اين خلق شدين كه با هم رابطه داشته باشين! اين توي تار و پود خلقت قرار داده شده تا روح انسانها به هم جذب بشه.
بايد اينو بفهميم كه خدا ما رو خلق كرده تا با هم يكي بشيم. همه، يكي!… نه متلاشي و از هم گسيخته… بلكه يكي.

برای یک دورۀ آموزشی با موضوع ازدواج، عنوان زیبایی است. اینطور نیست؟ اما آیا میسّر است؟ آیا میتوانید ازدواجی بدون پشیمانی داشته باشید، آن هم در این
روزها که بیش از نیمی از ازدواجها به طالق منجر میشوند؟

الگوی خداوند برای ازدواج

بچه‏ها و بخصوص دختر بچه‏ها اغلب در بازی‏های خود لباس‏های مختلفی را می‏پوشند، یا گاهی ملحفه‏ای را همچون لباس عروسی به‏دور خود می‏پیچند تا تصویری از رؤیای آیندۀ روز عروسی خود بسازند.
دختران و پسران خردسال خاله‏بازی می‏کنند، گاهی در نقش پدری که سرِ‏کار می‏رود و مادری که از بچه‏ها مراقبت می‏کند و غذا می‏پزد. پدر به خانه بر‏می‏گردد و مادر را می‏بوسد، سپس می‏نشینند تا با هم شام بخورند و دربارۀ اتفاقات روز صحبت کنند.
این روزهای معصومانه خیلی زود جای خود را به مسئولیت‏های بزرگسالی می‏دهند، جایی که تجربۀ ازدواج در زندگی واقعی، سخت‏تر از ‏آنچیزی است که در رؤیاهای کودکی خود تصور می‏کردیم. امروزه در شرایطی که مفهوم خانه و خانواده دچار گستردگی و چالش‏های فزاینده‏ای شده، روابط میان زن و شوهر نیز چالش‏هایی بیشتر از گذشته را نشان می‏دهند. موضوع طلاق به‏طور مستقیم یا غیر‏مستقیم کم و بیش روی زندگی همۀ ما تأثیر گذاشته است. به‏نظر می‏آید خانواده‏هایی مختلط و مرکّب از چند خانواده، استاندارد امروز اجتماع هستند.
بنا‏بر‏این در دنیای مدرن امروز چگونه می‏توانیم از طرح خداوند برای ازدواج پیروی کنیم؟

خداوند مرد و زن را خلق کرد

بعد ‏از آنکه خداوند، آسمان و زمین و هر‏آنچه در زمین است را آفرید، به عالی‏ترین مخلوقات خود یعنی مرد و زن شکل داد. دربارۀ روز ششم خلقت جزئیات بیشتری نسبت به روزهای دیگر خلقت داده شده، که حاکی از اهمیت این مخلوقات متمایز و برجسته است. خداوند مرد و زن را خلق کرد تا با او و با یکدیگر رابطه‏ای منحصر‏ به فرد داشته باشند. بیایید به پیدایش 2 نگاهی بیندازیم:
« 18 یهوه خدا فرمود: «نیکو نیست آدم تنها باشد، پس یاوری مناسب برای او می‌سازم.» 19 و یهوه خدا همۀ جانداران صحرا و پرندگان آسمان را که از خاک سرشته بود نزد آدم آورد تا ببیند آدم چه نامی بر آنها خواهد نهاد، و هرآنچه آدم هر جاندار را خواند، همان نامش شد. 20 پس آدم همۀ چارپایان و پرندگان آسمان و همۀ وحوش صحرا را نام نهاد؛ ولی یاوری مناسب برای آدم یافت نشد. 21 پس یهوه خدا خوابی گران بر آدم مستولی کرد و در همان حال که آدم خفته بود یکی از دنده‌هایش را گرفت و جای آن را با گوشت پر کرد. 22 آنگاه یهوه خدا از همان دنده‌که از آدم گرفته بود زنی ساخت و او را نزد آدم آورد.»

توجه کنید، ”خداوند گفت: خوب نیست که آدم تنها باشد، پس برایش معاونی موافق وی بسازم.“ واژۀ معاون به معنای ”خدمتگذار“ یا ”غلام“ نیست. استفادۀ رایج از این واژه در کتاب مقدس به خداوند به عنوان ”یاور“ و ”کمک حالِ“ ما اشاره دارد و اغلب در مفهوم نظامی مورد استفاده قرار می‏گیرد. معاون در این مفهوم شخصی است با جایگاهی─ مقّدم یا برابر ─ کسی که می‏آید تا از دیگری حمایت کند آنهم برای شرایطی که به تنهایی قابل کنترل نیست. با توجه به این عبارت، آدم نیاز به کمک داشت ─ شریک یا همدستی به ”تمام معنا“ برابر با او و کسی که قوّتش جبرانی برای ضعف‏های وی باشد.

« 23 آدم گفت:
«این است اکنون
استخوانی از استخوانهایم،
و گوشتی از گوشتم؛
او زن نامیده شود،
زیرا که از مرد گرفته شد.»
24 از همین رو، مرد پدر و مادر خود را ترک کرده، به زن خویش خواهد پیوست‏ و یک تن خواهند شد.»

عبارتِ ”خواهد پیوست“ به معنای (چسبیدن به یکدیگر، برای پیوستن به، بهم بستن و یا الصاق کردن) ترجمه شده و مفهوم وفاداری و سرسپردگی را با خود به همراه دارد.
دو تکه کاغذ رنگی، یکی قرمز و دیگری سبز را تصور کنید. اگر شما آنها را به هم بچسبانید و بگذارید تا چسب خشک شود، چه اتفاقی می‏افتد اگر سعی کنید آنها را بِکشید و از هم جدا کنید؟ آیا به آسانی از هم جدا می‏شوند؟ نه، بلکه تکه‏ای از کاغذ قرمز بعد از پاره شدن به کاغذ سبز چسبیده و یا برعکس. می‏توانید پارگی و گسیختگی را نیز ببینید. همین اصل در مورد رابطۀ ازدواج نیز صدق می‏کند. وقتی دو نفر در ازدواج به یکدیگر می‏پیوندند، اگر کار به طلاق بیانجامد، چیزی به عنوان ”جدایی تمیز“ وجود ندارد. حتی اگر هیچ بچه‏ای در‏ کار نباشد! هر دو نفر گسیختگی در صمیمیّت، عواطف و احساسات و چیزهای دیگر را تجربه خواهند کرد.
خداوند آدم و حوا را برای ایجاد رابطه‏ای منحصر‏به‏فرد با خودش آفرید. هیچ مخلوق دیگری وارد این نوع پیوند نشد. اولین زوج به شباهت خداوند آفریده شدند، به آنها برتری بر تمام مخلوقات داده شد و از مشارکت هرروزه با خالق لذت می‏برند. به‏شکل غم‏انگیزی، آدم و حوّا انتخاب اشتباهی انجام دادند، آنها از میوۀ ممنوعه خوردند و گناه وارد جهان شد.
قصد خداوند برای ازدواج این بود که پایدار و ماندگار باشد، ارتباطی صمیمی که در آن دو نفر به شکل تغییر ناپذیری به یکدیگر پیوسته‏اند و ”یک تن“ شده‏اند. ازدواج، تصویری زمینی از رابطۀ میان عیسی و کلیسایش، یعنی عروس مسیح است. بنا بود که ازدواج‏ها، شهادت‏های زنده‏ای از اتحّاد جدا ناشدنی عیسی با ایماندارانش باشند. بنابراین وقتی زن و شوهرها با یکدیگر جدال می‏کنند، فاصله می‏گیرند یا جدا می‏شوند، تصویری که خداوند از رابطۀ روحانی بنا کرده، خراب می‏شود.
نوشته کِی آرتور